باباجونی
سلام جون دلم
نفس من خوبی خوش میگذره مامانیعزیز دلم امروز بابایی رفته دانشگاه یعنی الان که من
اینجا دارم واست مینوسم باباهم تازه از اداره رفته دانشگاه و روز اولشونه اخه با چند تا از
همکاراش با هم قبول شدن با هم رفتن ....یعنی سالهای پیش هم میتونستن برن ها گلم
یعنی قبول شد ولی بخاطر یه سری مسائل نرفت
وای مامانی کاش بودی تو هم واسه بابایی ذوق میکردی که دوباره داره میره دانشگاه دعا کن
عزیزم که همونطوریکه کارشناسی رو با موفقیت تمام کرد ارشد هم با خوبی و خوشی به پایان
برسونه ....باباییییییییییییییییییی من و نی نی ایندمون خیلی واسه سربلندی و سرافرازیت دعا
میکنیم خیلیییییییییییییییییییییی دوست داریم باباجون
مامانی یادش بخیر اونروزا که با باباجونت با هم تو یه دانشگاه بودیم
تازه نفس مامان ما همکلاس هم بودیم اخه یه رشته بودیم اخ که چه زود گذشت .
حالا مامانی یادم رفت بهت بگم که تا ساعت شش باید تهنااااااااااااااا باشم دلم واسه باباییت
تنگ میشه اخه تا اونموقع بابا نمیاد بمیرم براش که کلی خسته میشه احتمالا دیگه ساعت اخر اینجوری باشه
اگه تو بودی مامان اینقد روزا تهنا نمیموند و با تو کلی کیف میکردم و سرگرمت بودم حالا ایشالا
اونروزا هم نزدیک باشه ...اکشال نداله عسسسییییسسسم نالاحت نشیا بوس بوس بوووووووووووووس
اخ جووون مامانی فکنم تو دلت واسم سوخت دعا کردی تنها نمونم بابایی زنگ زد گفت داره میاد خونه تشکیل نشده کلاسش هورا باباجونی میاد پیشم