شش ماهگی متین مامان

سلام عزیزم

سلام سلام صدتا سلام ماهگرد به دنیا اومدنت مبارررررررررررررررک هوراااااا

پسر نازم داری بزرگ و بزرگتر میشی قربونت برم عاشقتم ممنون که اومدی پیشمون و نورانی کردی خونمون روفدای خنده هات بشم مامان که لحظه لحظه زندگیمون رو شاد میکنی

ایشالا صد ساله بشی و هرروزت پر از شادی و خنده و خوشی باشه الهیییییییی امییییییییییین .

نفس مامان اول بگم فکر نکنی من دیر دارم تبریک میگما نه عزیزم نمیدونم مشکل از وب بود از نت بود از چی بود که

مامانت دیشب کلی واست نوشت ولی همشون حذفیدن اینقد دلم سوخت یکساعت نشستم همه ی کارهات

رو نوشتم اونوقت الان هیچی نیست چه میشه کرد دیگه حالا تا جایی که بتونم باز مینویسم اگه بیدار نشی

خب نفس مامان اوندفعه رفتم که زود بیام و اینهمه گذشت ببخشید توروخدا هر دفعه خواستم بیام و ازت بنوسیم

یه چیزی شد و نشد دیگه .

خب گلکم اینروزا خیلی شیرین شدی و خوردنی و بانمک و صد البته ماشالله هر روز که میگذره شیطونتر گرچه

 از همون اول پر جنب و جوش بودی ولی الان دیگه حسابی بلا شدی اول بگم که مدام در حال برگشتن و دمر

شدنی الهی مادر قربونت بره که اینقد قیافت بامزه میشه و میخندی وقتی دمری و مدام باید حواسم باشه که

بالشت و تشکت و نمیدونم قالی رو نخوری چون بعد از چند دقیقه که دمری دوست داری مزه ی اونجایی که

هستی رو هم ببینی و همش در حال خوردن پیزی باشه هر چی که بدستت هم برسه سه سوت تو دهنته و

ملچ ملوچت راه میوفته و اینکه لباساتم که قربونت برم مدام خیسه و از پیشبند هم کاری بر نمیاد و یا باید

عوض کنم یا اینکه یه پارچه بزارم زیر لباسات که سینه نازت خیس نشه و یخ نکنی خدا نکرده سرما بخوری

عزیزکم انگشتاتم همش تو دهنت و یک سر و صدا و ملچ ملوچی میکنی که فکر میکنیم چی داری میخوری

حالا همینکه نگات میکنیم سریع خنده خوشکل تحویلمون میدی نفس مامان

وای که بعضی وقتا دوست دارم اینقد فشارت بدم و بچلونمت  و بخورمت که کیف کنم ولی فقط به یه فشار

کوچمولو یه عالمه بوس البته اکتفا میکنم به خدا عاشقتم مخصوصا وقتی صداهای بامزه از خودت در میاری و و

واسه خودت اواز ميخوني و كيف ميكني و منم باهات خوشم مياى همون صدا رو در میارم اولش گوش میکنی بعد

شروع میکنی دوباره به ادامه که باز میخورمت من از بس خوشمزه ای یه حالی میدههههههههه

یه کار دیگت اینکه موقع عوض کردن پوشک و لباست باید ده بار بخوابونمت سر جات از بس وول میخوری و

برمیگردی یعنی بلایی شدید ها یه چی میگم یه چی میشنوی قربون این شیطونیهات برم که همه میگن متین

بزرگ بشه یه دقیقه هم نمیتونی بشونیش از بس ماشالله فعاله و به عبارتی همین الانم داری حکومتی میکنی

واسه ما مخصوصا برای خوابت اخه خیلی وابسته به من شدی مامانی شدیددددددد حتما باید تو رو پای خودم

باشی تا خواب بری چون حتما حتما با لالایییم خواب میری عزیزکم واین البته یکمی سخت شده چون نصفه

شب هم که بیدار میشی دوباره بنده مراسم دارم و باید بزارم رو پا و تکون و لالایی تا جون دلم بخوابی و اینقد

خوابت سبکه که بدبختی باید پامو بکشم که بیدار نشی و شده ساعتها تا صبح نشستم عزیزم تا تو راحت

بخوابی چون همینکه پامو میکشم و بلند میشم میبینم چشاتو باز باز کردی و انگار نه انکار که خواب بودی

اگه حالت خوب اباشه که معمولا اخداروشکر اینطوریه خیلی خوشکل برام میخندی و میخوای شروع کنی

به بازی اصلا مهم نیست گلم که مامانی دو ساعت نشسته تا تو بیدار نشی و اگه حالت بد باشه به محض

بلند شدنم میزنی زیر گریه ولی بعضی شبا کلا خوب میخوابی نمیدونم گلم شاید بخاطر درد لثه هاته که بیقراری

میکنی یه شبایی و همین الان که بنده شمارو خواب کردم اومدم تا برات بنویسم دوباره رو پا بابا جونیت هستی

داری تکون میخوری که خدا کنه بیدار نشی فقط عزیزم تا مجبور نشم بیام از وسط نوشتن شازده پسر.

خب خوشکلم بغلم هم که خیلی دوست داری یعنی اگه خوابت نیاد کل شبانه روز تو بغل باشی کیف میکنی

البته اگه راه بریم قربونت برم که اصلا دلت نمیسوزه واسه کمر ما مرسی پسرم راحت باش

خب نفسم خیلی کارای بامزه ای میکنی ولی الان نمیشه دیگه چون میخوای بیدار بشی و باید بیام پیشت

فقط بگم مامانی نشد امروز واسه واکسنت بریم به دلایلی حالا ایشالا فردا وای اگه بدونی چقد استرس دارم

چون شنیدم خیلی دردناکه خدا خودش کمکت کنه و ایشالا همه چیزت خوب باشه گرچه به نظرم بخاطر اب

دندونت و پر جنب و جوشیت لاغرتر شدی حالا به امید خدا .دیگه داری بیدار میشی بای مامانی عکسم هر کار

میکنم نمیشه نمیدونم پرا خاله ها بیایین بگین چکار کنم هربار نمیشه دلم میخواد با عکس باشی تو وبت.

بای پسرم بوووووووووووووووووسبیام بگیرمت بغل دیگه.