پنج ماهگی پسر طلا

سلام سلام  عزیزم

تولد تولد تولدت مبارررررررررررررررررررررررررک ماهگردت مبارک نفس مامانقربونت بشه مامان که روز بروز

داری بزرگتر میشی مردتر میشی هههه مرد کوچولو مامانی هزاران بوس به صورت نا نازت عسسیییسسسم

ایشالا صد و بیست ساله بشی متین مامان

خوشکل پسرم قربون اون صداهای عجیب غریبت برم که ایشالا به امید خدا به زودی تبدیل به کلمه و حرف بشن

نفس مامان الهی قربون ذوق کردنات بشم که همراش جیغ میزنی و کیف میکنی و مارو هم به خنده و شادی

دعوت میکنی خدایا خدایا هزاران هزار بابت این بزرگترین و بهترین هدیه ای که لایق دونستی و بهمون دادی

شکررررررررررررررررر خدایا دوست دارم خدایا ممنون که خونمون رو با حضورش هر روز گرمتر و گرمتر میکنی مامانی

وقتی میخندی انگار تمام دنیارو بهم دادن وقتی از خواب بیدار میشی و همینکه میبینیمون لبخند خوشکلت رو

بهمون هدیه میکنی پسرم اگه بدونی دیشب به خاطر این خنده نازت چقد خندیدیم اخ که چقد ماهی پسرم

اخه دیشب ساعتای دوازده و خورده ای بود که با یه صدای کوچولو بیدار شدی از بس که خوابت سبک و

هوشیاری ولی نگاه کردی به من و از یه لبخند خوشکل زدی و انگار نه انگار که خواب بودی تا یک ثانیه پیشش

قربون اون چشات برم خدایا تمام دنیای من وباباییش این وروجکه الان شکرررررررررررررررررررررررر

پسر گلم هر روز داری شیرینتر میشی با کارات عزیززززززززززززززززم

راستی گل پسر اون هفته شروع کردم به غذا دادن البته از لعاب برنج و حریره شروع کردم و خیلی کم دادم بعد

چند روزم یه سوپ خیلی ساده که فقط ارد برنج و مرغ و اب بود دادم ولی دوبار فقط که دیگه از پریروز چیزی بهت

ندادم ولی از پیش خودم ندادما دکی گفت طوری نیست چون شیر خشک میخوره بده اخه پسر دو سه هفته

بخاط این قضیه بالا اوردنت که همچنان ادامه داره دوباره برای چندمین بار رفتیم دکتر که بازم مثل بقیه گفت

چیزیت نیست و گفت قطره اهنم بدم چون گفتم عرقم میکنی زیاد و غذا هم از لعاب خیلی کم کم شروع

کن و ما هم خوشحال برگشتیم خونه از یه هفته بعد شروع کردم چون گفت از یه هفته دیگه و خوشحال از

اینکه گفن چیزیت نیست ولی یه شربت داد که در صورت زیاد بالا اوردن بهت بدم که ما هم دادیم چند روز

ولی وقتی خوب نشدی بازم دیگه ندادم که دوباره دیروز بردیمت یه دکتر متخصص گوارش کودکان که هممینکه

دیدت گفت الرژی داری عزیزم خدا منو بکشه ولی توایشالا هیچ وقت درد نبینی اخه صورتت قرمز شده بود با

جوش های ریز که بمیرم از بس دستات رو میکشیدی رو صورتت زخمش کردی یه کوچولو و منم هرچی پماد

زدم خوب نشدی وان هم بگم پسرم که همیشه حدس میزدم ولی همش گفتن طبیعیه

تا اینکه لاخره این خانوم دکتر گفت باید شیرت رو که اپتامیل رو عوض کنم و بریم اپتامیل پپتی بگیریم که

مخصوص نی نی های الرژِی به شیر گاو هستش و خدا کنه بهتر بشی ایشالا خدایا خودت کمک کن وای مامانی

بیدار شدی بعد دوباره میام