واکسن نی نی
سلام خوشگل مامان
پسر گلم عزیزکم الهی مامان قربونت برم خداروشکر سرماخوردگیت خوب شد گل پسر خیلی حرص میخوردم
وقتی سرفه های ناجور میزدی اصلا نفهمیدم چی شد مریض شدی اینقد مواظبت بودما بوس عزیزم بازم خداروشکر
به خیر گذشت ولی همچنان گهگاهی بینیت میگیره و بین شیر خوردن یخورده اذیت میشی نفس مامان
قربونت برم گفتم بهت بخاطر سرماخوردگیت خانوم دکتر گفت نباید برین واکسن بزنه تا خوب بشه ماهم گفتیم
چشم و هشتم که نوبت واکسنت بود افتاد به یازدهم یعنی صبح پنجشنبه دوباره با بابایی بردیمت پیش خانوم
دکتر و گفت خداروشکر بهتر شده و میتونه بره واکسنش رو بزنه ما هم راهی شدیم به طرفه بهداشت ولی عزیزم
من صد بار میمیرم و زنده میشم تا وقتی تو واکسنت رو بزنی بوس مامانی نفسم
رفتیم اونجا عزیزم اول قدت رو بعد هم دوره سرت و بعد هم وای امپول عزیزم قبلش یه نی نیه دخمل اومده بود
دوماهگی وقتی گریه شد جیگرم ریش شد و وقتی خانومه به من گفت نی نیت رو بخوابون با ترس ولرز گذاشتم
تو رو میز که بابایی دیدید حالم رو مثل دفعه قبل گفت تو برو عقب من پاهاشو میگیرم چون واقعا قدرتش رو
نداشتم و نمیتونستم ببینم تو رو تو اون وضعیت
قربونت بشم متین مامان همینکه امپول رفت تو پات و تزریق شد جیغت رفت هوا ولی دوباره زودی ساکت شدی
ازبس گلی خب
بعد هم دیگه زودی اومدیم خونه که زودتر تو استراحت کنی عزیزم الهی قربونت برم اونروز اصلا اذیت نکردی
و خیلی عادی بودی منم خوشحال که خداروشکر به خیر گذشت و چیز خاصیت نشد ولی شب رو تا ساعتای
چهار رو نیمی فکنم بیدار بودم و دستما میزاشتم رو دست و پات که تبت خدای نکرده خیلی بالا نره عزیز من
و تو هم الهی بمیرم فقط از تو خواب حالت ناله بود صدات یه کوچولو ولی پنج صبح بیدار شدی کلی میخندیدی
انگار نه انگار منم خوشحال وشاد از حال خوب تو عشقم بعدشم شیر خوردی و دوباره لا لا کردی
ولی وای مامانی الهی هیچ وقت دیگه مثل روز جمعه حالت بد نشه یهو ساعتای ده صبح بود که خدایا شروع
کردی به جیغ زدن اونم چه جیغایی که من و بابای اصلا نمیفهمیدیم چرا یدفعه اینجوری شدی هر کارت میکردیم
ساکت نمیشدیم تازه وقتی به حالت دمر گداشتمت رو دستم یه ذره اروم شدی ولی باز جیغ زدی فهمیدم
الهییییییییییییییی عزیزم به غیر از پات دل دردرم داری بد اونم دیگه اینقد چرخوندیمت و یکم شربت دادیم
و شش ساعتی یبار استامنیفون هم خوردی تا یکم اروم میشدی باز شروع میکردیو بالاخرعه اونروز بد
گذشت ولی الهی شکر که روز بعد کلا خوب بودی عزیزم.اخ که چه بر ما گذشت با گریه هات روز جمعه فدات
شم الهی همیشه خوب خوب باشی دیگه بیدار شدی مامان من برم چون داری صدام میکنی با صداهای ناز خودت بابایی مامانی.