بوی ماه مهر
باز آمد بوی ماه مدرسه
بوی بازی های راه مدرسه
بوی ماهِ مهر، ماه مهربان
بوی خورشید پگاهِ مدرسه
از میان کوچه های خستگی
می گریزم در پناه مدرسه
باز می بینم ز شوق بچه ها
اشتیاقی در نگاهِ مدرسه
زنگ تفریح و هیاهوی نشاط
خنده های قاه قاه مدرسه
باز بوی باغ را خواهم شنید
از سرود صبحگاه مدرسه
روز اول لاله ای خواهم کشید
سرخ، بر تخته سیاه مدرسه
سلام نفس مامان
عزیز دلم میدونی امروز چه روزیه وای یه روز پر از هیاهوووووووو بازی وخنده و شادی اره
ورروجکم اول مهر شده اخ یادش یخیر اینقده کیف میداد اول مهر ولی مامانی بعضی از
کوچمولوهایی که دفعه اولشون بود که میومدن مدرسه الهیییییی اولش اینجوری بودن
یکمی بعد یه ذره بعدش که یه دوست پیدا میکردن بعد نیم ساعت دیگه
واوایلااااااااااااااااا
دیگه مدرسه رو هوا بود از هیاهو و سرو صداهای این شیطون بلاها.............خیلی خوب بود دلم خواست الان اون روزا رو
حالا مامانی الان بیشتر میدونی دلم چی میخواد اینکه تو زودی بیای این مدرسه رفتن تو رو ببینم وای
عشقم فکر کن فرم مدرسه رو بکنم تنت چقد ماه بشی مامانی شدیداااااااااااااااااااااااااااااااااااا منتظر یه
همچین روزایی میمونم ....
حالا بیا بغل مامان بدووووووووووو نفسم
و در اخر هم به همه مامانایی که امروز فرشته های اسمونیشون رو بردن مدرسه تبریک میگم بهترینهارو برای عزیزدلتون ارزو میکنم و بوسه به تک تکشوووووووووووووون