محمد متین مامانمحمد متین مامان، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره

محمد متین @یکی یدونه@

تلفن به خدا

سلام جیگرم عزیز دل مامان خوبی گلم چه خبرا دالی که مامانی نداله هااااااان وروجک من    عسلم امروز یه متنی رو خوندم تو یکی از سایتای نت که خیلی خوشم اومد ازش اخه یجورایی فکنم حرف دل همه ی شما کوچمولوها باشه مامانی میدونی فکر کردم واقعا ادما وقتی بزرگ میشن چقد دور میشن از اون صداقت و پاکی دوران کودکی گلکم   خوشکلم الان اون متن رو واست میزارم که از زبونه یه کوچولویه  نانازه و دوست داشتنیه عسسسیییسسسسسم.       تلفن یه کودک به خدا   الو ... الو... سلام .کسي اونجا نيست ؟؟؟؟؟مگه اونجا خونه ي خدا نيست؟ پس چرا کسي جواب نميده؟ يهو يه صداي مهرب...
30 شهريور 1392

عشق مادری

سلام خوشکل مامان       جیگر طلای من خوبی  ...مامانی که خوب نیست یعنی حال روحیم همش تو فکرتم عزیزم میدونی همه چیز هم دست به دست هم میده که فکر و خیال برم داره       میدونی عزیز دلم دیروز داشت یه فیلمی نشون میداد که خانمه بعد از چند سال نی نی دار شده بود ولی دکترش بهش گفت که واست خطرناکه زنده نمیمونی باید نی نیت رو سقط کنی حتی اگرم اینکارو بکنی بازم نمیتونی به زندگیت ادامه بدی پس باید نی نیتو سقط کنی       اما گلم میدونی اون خانمه چکار کرد گفت حتما حتما نی نیم باید بمونه و من ازش مراقبت میکنم و خودش قرصاشو نمیخورد گلم میدونی مامانم این یعنی چ...
27 شهريور 1392

عاشقتم اقا جونم

اقا جونم تولدتون مبارک     باز هم دربدر شب شدم ای نور سلام   باز هم زائرتان نیستم از دور سلام   با زبانی که به ذکرت شده مأمور سلام   به سلیمان برسد از طرف مور سلام   کاش سمت حرمت باز شود پنجره ها   باز از دوریت افتاده به کارم گره ها   ننوشته ست گنهکار نیاید به حرم   پس بیایید اگر خوب و اگر بد به حرم   برسد خواهش این ناله ی ممتد به حرم   زود ما را برسانید به مشهد ، به حرم       سلام اقاجونم قربونتون برم که همیشه دلگرمیم بودین هیچ وقتم تنهام نزاشتی امام رضا جونم اگه بد...
26 شهريور 1392

هوای ابری دلم

سلام عشقم عزیز دل مامان خوبی دلم برات شده اندازه یه ارزن کجاییییییییییییییییییییی تو گلم   فقط بدون خیلی بد دردیه این دلتنگیه لعنتییییییییییییییییی     گـــــاهی نـــــه گریـــــه آرامت می کنــــدو نـــــــــــه خنــــــــده نــــــــه فریـــــــــاد آرامــت می کنــــــــدو نـــــــه سکــــــــوت آنجـــــاست کـــــه بـــا چشمانی خیس رو بـــه آسمـــــان می کنی و می گویی خدایــــــاتنهـــــا تــــو را دارم تنهـــــــایم مگـــــــذار...       ...
8 شهريور 1392

مامانی و یکم تفریح

سلام جون دل مامان     عشقم خوبی جات خوبه مامانی سلام منم به دوستای کوچمولوت برسون گلکم   نفس مامان دیروز اینقد جات خالی بود بینمون. اخه دیروز من و بابایی با مامان جون و باباجون و خاله جونی و دایی جون اینا رفتیم ددر اینقد خوب بوووووووود کلی خوش گذشت بهمون فقط و فقط تو کم بودی اونجا گلم البته شاید عزیز دلم تو هم مثل کیان کوچولو پسمل دایی جونی یکمی نا ارومی میکردی شیطون بلای مامان   اینقدهههههههههه جای خوبیه مامانی همش باغ و سر سبزی و ابهههههه اگه بودی میفرستادمت همراه بابایی و دایی اینا کلی اب بازی کنی و کیف کنی شایدم خودت مثل پسمله خاله جون میخواستی مدام تو اب باشی و بدو بدو و ب...
6 شهريور 1392

خنده و گریه

سلام خوشکل مامان   عشقم ببخشد دیروز نتونستم برات بنویسم...خوبی مامانی چه خبرا خوش میگذره اون بالا بالاها شیطون بلا   نفس مامان دلم برات یه ذره شده میدونم که امروز بیشتر هم میشه این دلتنگی اخه قراره بریم سیسمونی گل پسر عمه جونت رو ببینیم خیلی خیلی واسه عمت خوشحالم عزیز دل مامان ..ببین نی نی عمه چقد به فکر مامانش بود واسه اینکه غصه نخوره زودی اومد پیش مامانیش  خدا ایشالا عمه و نی نیشون رو حفظ کنه عزیزم واسه سلامتیشون تو هم دعا کن باشکه....      ولی تو فکنم منو دوست ندالی که .زودی نمیای پیشم واسه همینه که میگم امروز دلتنگیم بیشترم میشه اما اشکالی نداره گلم هر جا باشی مهم ا...
3 شهريور 1392

تمیز کاری

سلام عزیز دل مامانی   جون دلم امروز کلی فعال شده بودم مامانی البته هر روز اینکارو رو میکنما ولی دیگه امروز حسابی افتادم به جون خونه و تمیزکاری و گرد گیری وای نفس مامان اگه بدونی کار خونه هیچ وقت تمومی نداره ..بالاخره عزیزم اینقد خسته شد مامانیت   ولی همینکه اومدم واسه تو بنویسم گلم دوباره شارژ شدم کاش بودی و کلی برات حرف میزدم عشقم     جیگر مامان تو در چه حالی حسابی با فرشته کوچولوها بازی میکنی میدونم داری حسابی کیف میکنی باهاشون ولی به خدا بگو من دلم واسه مامان و باباییم تنگ شده خدا جونم منو بفرست برم پیششون باشه مامانی از خدا بخواه یکمم به فکر ما باش شیطون بلا بوس برات هوارتاااااااااااااااااا...
1 شهريور 1392

باز هم دلتنگی

  سلام نفس مامان   عزیز دلم اگه بدونی دیشب چقد دلم هواتو کرده بود اینقده دلم میخواست تو بغلم بودی کنارم خوابیده بودی منم غرق بوسه میکردم صورت مثل ماهتو   مامانی دیشب تا صبح تو فکرت بودم و به اسمون پر ستاره نگاه میکردم اخه پنجره باز بود و نور ماه هم قشنگ تو صورتم بود عزیز دلم..     به خدای مهربون میگفتم.. خدا جونم مثل قبلا که بهم لطف کردی و نی نیمو گذاشتی تو دلم ولی  حکمتت این بود که نمونه واسمون بازم این محبیت رو بهمون بکن ویه فرشته ی ناز و کوچولو قسمتمون کن ولی تو رو به خداییت قسم که ایندفعه واسمون بمونه به دنیا بیاد و خونمون رو غرق شادی کنه با خنده ...
31 مرداد 1392

اولين دلنوشته

اولین دلنوشته مامانی   سلام جیگر طلای مامان و بابا   امروز دلم هواتو کرد بازم مثل همیشه ولی گفتم بزار از حالا دلتنگی هامو واست بنویسم تا وقتی اومدی و خودتم ببینی بابا و مامان چقد دوست دارن و دلشون میخواست پیششون بودی. عزیز دلم  از خدا بخواه که زودی بیای پیش ما اینقدهههههههههههههههه دلتنگیتیم نفس مامان. خدا جووووووووووووووووونم نی نیمو حفظ کن که خیلی منتظرشم میدونم به زودی میفرستیش پیشم دوست داررررررررررررررررم خداااااااااا   ...
31 مرداد 1392